فواید بازی های خشن: بازی های خشن یا جنجالی، یکی از انواع بازی است. در همین ابتدا باید بگویم که نیازی نیست از این واژه ی "خشن" بهراسید. خشن لزوما به معنی خشونت نیست. اگر با ما همراه شوید متوجه می شوید که اتفاقا برعکس، این نوع بازی پیامدهای بسیار مثبتی دارد. بازی های جنجالی یا خشن، بازی های جسمانی پرتحرک هستند. بازی هایی پر خطر که احتمال آسیب دیدن در آن ها زیاد است. بازی هایی مثل بالا رفتن از درخت یا قسمت لیز سرسره، راه رفتن روی جدول خیابان یا ارتفاعات بلندتر، کُشتی گرفتن با والدین یا بچه های دیگر، دنبال بازی، قلقلک بازی، بالا پایین انداختن کودک، بازی با آتش و وسایل پرخطر، پریدن از بلندی و به طور خلاصه هر بازی ای که جنجالی به پا کند. شاید حتی با خواندن همین چند خط هم از ترس رعشه به تن شما افتاده باشد یا شاید هم برعکس، یاد خاطرات شیرین کودکی خود و شیطنت هایتان افتاده اید. در ادامه به طور مختصر برخی از فواید بازی های خشن جنجالی را مرور می کنیم.
1. خودمراقبتی ورعایت ایمنی: در حین بازی های خشن، کودکان یاد می گیرند که چطور باید هنگام پریدن از بلندی در صورت لزوم با دست خود فرود بیایند، هنگامی که تعادل خود را از دست می دهند، سریع دست ها را به دو طرف باز کنند، چگونه در حین کشتی گرفتن، مراقب چشم ها و نقاط حساس دیگر بدن باشند، مستقیم به آتیشدست نزنند و به از یکچوب خیلی بلند کمک بگیرند و اساسا یاد می گیرند که مراقبت از بدنشان، به عهده ی آن ها است. تمامی این موارد در حوادث مختلفی که در زندگی یک انسان می توانند رخ دهند، می توانند زندگی او را نجات بخشند. همچنین توانایی های جسمانی کودک را به طور قابل توجهی افزایش داده و به رشد مغز او کمک شایانی می کند. تقویت ستون فقرات، تقویت عضلات دست و پا، افزایش تراکم استخوان ها، چالاکی،سرعت عمل، هماهنگی چشم و دست، استقامت، افزایش تمرکز، پیشگیری از افسردگی در کودکان و غیره در زندگی روزمره ی او در کودکی و بزرگسالی علاوه بر هنگام رویارویی با حوادث تاثیرات شگرفی خواهند داشت. سرعت عمل بالا می تواند خسارات ناشی از یک تصادف را با عکس العمل سریع مناسب راننده هنگام درک خطر، به طور قابل توجهی کاهش دهد، تصویر کنید هنگامی که یک ماشین از مقابل به شما با سرعت زیادی نزدیک می شود، به جای اینکه مستقیما با آن برخورد کنید یا به لاین ماشین های رو به رو بروید، فرمان را سریعا به سمت خاکی بچرخانید. در بازی های خشن کودک بارها در بحران های مختلف واکنش نشان می دهد و آن را تمرین می کند. در نتیجه این بازی ارزش تکاملی دارد و به بقای فرد کمک می کند. در نتیجه نیاز به این بازی به صورت غریزی در کودکان وجود دارد و از آن لذت بسیاری نیز می برند.
2. ریسک پذیری و جرات ورزی: همگی در زندگی خود با افرادی مواجه شده ایم که بخاطر یک ریسک بسیار حساب نشده، زندگی خود را کاملا بر باد داده اند و یا بالعکس علی رغم توانمندی های بسیار، شخصیت بسیار محتاط آن ها باعث شده است تا از سودهای کلان دور بمانند، چرا که ریسک نمی کنند. ریسک پذیری حساب شده مهارتی است که همه ی ما به آن نیاز داریم ولی درست و به اندازه خطر کردن مهارتی است که نیاز به یادگیری دارد. این مسئله در بازی های خشن یا جنجالی تمرین می شود. کودکی را تصور کنید که بالای یک تکه سنگ وسط یک رودخانه ایستاده و به تکه سنگی که یک متر با وی فاصله دارد نگاه می کند، سعی می کند برآورد کند که اگر بپرد، پایش به سنگ دوم می رسد یا نه؟ سنگ دوم لیز است یا نه؟ عمق آب چقدر است؟ تلاطم و سرعت جریان آب چقدر است؟ شنا بلد است یا نه؟ این کودک سپس تصمیم می گیرد که بپرد یا نه، این تصمیم پس از برآورد توانمندی خودش و تناسب آن با چالش فعلی صورت می گیرد. البته که اوایل که بچه ها بازی های جنجالی را آغاز می کنند، به نظر می رسد که بی حساب کتاب ریسک می کنند ولی با اولین زمین خوردن و تجربه ی درد حاصل از آن، یاد می گیرند که چالش بعدی را فقط کمی دشوارتر در نظر بگیرند و به مرور در تشخیص نسبت مناسب میان میزان توانمندی های خود، درجه دشواری هدف شان و میزان لذت حاصل از موفقیت و رنج حاصل از شکست در آن تبحر می یابند. همچنین لذتی که کودکان از این موفقیت کسب می کنند، در دهانشان مزه می کند و به طور کلی شخصیت جسورتری شکل خواهند داد.
3. اعتماد به نفس، خودکارآمدی، شناخت حد خود، تاب آوری: در ادامه ی موضوعی که در پاراگراف قبلی مطرح کردیم، کودک در این برآوردهای خود، با توانمندی ها و نقاط ضعف خود آشنا می شود. متوجه می شود برای مثال که از تعادل خوبی برخوردار است ولی در بالا رفتن از درخت خوب نیست، از ارتفاع ترسی ندارد ولی از آتش می هراسد. سرعت واکنشش خوب است ولی جاخالی دادنش ضعیف است. یا شاید بفهمد که از پله ی اول تا پله ی سوم خانه را می تواند بپرد ولی بیشتر نه. این برآوردهای دقیق از توانمندی ها وقتی با تلاش کودک برای به چالش کشیدن این محدودیت ها همراه می شود و پس از مدتی به موفقیت منتج می شود، اعتماد به نفس کودک و خودکارآمدی وی در آن مهارت را بالا می برد و در کودک این باور شکل می گیرد که با تمرین و پشتکار می توان بر خیلی از محدودیت ها غلبه کرد و تاب آوری وی افزایش می یابد. به علاوه کودک متوجه می شود که به هر حال نمی تواند از ده پله بپرد و دید واقع بینانه تری نسبت به مهارت ها و محدودیت های خود می یابد. روش دیگری که تاب آوری کودکان افزایش می یابد، هنگامی است که در حال کُشتی گرفتن با دوستش است و حسابی گرفتار شده ولی تسلیم نمی شود. هنگامی که خواست کودک برای پیروزی بر دردی که می کشد غلبه می کند، توان تحمل وی بالا می رود و استقامتش افزایش می یابد. افزایش اعتماد به نفس و خودکارآمدی کودک به ویژه به هنگام بازی خشن با بزرگسالان صورت می گیرد. هنگامی که کودک در حال فرار کردن از دست والدین خود است و به طور موفقیت آمیزی از دست آن ها می گریزد، احساس توانمندی بیشتری می کند. چرا که بزرگسالان برای کودک مرجع قدرت هستند. کودک والدین خود را با ابعاد بزرگی که دارند، رقیبان غیرقابل شکست تصور می کند ولی در حی کُشتی بازی هنگامی که موفق می شود پدر خود را بر زمین بزند، حس می کند غول عظیمی را بر زمین زده است و به مراتب بیشتر احساس شادی و موفقیت می کند. درست است که این تصور واقعی نیست ولی به افزایش اعتماد به نفس کودک کمک می کند. چرا که کودکان در طول روز تو موارد بیشماری احساس درماندگی می کنند. کودکان از پس کارهای بسیاری برنمی آیند، نمی توانند خودشان خیلی کارها را انجام بدهند و حتی اگر بتوانند، والدینشان بهتر بلدند. ولی در این نوع بازی این فرصت را می یابند که برای لحظاتی حس کنند می توانند. بنابراین گاهی بگذارید کودک برنده شود و گاهی شما برنده شوید. البته سعی کنید نقش خود را به خوبی بازی می کنید و در اولین تلاش کودک، از او شکست نخورید. اول مقاومت کنید و بازی را دشوار کنید سپس شکست بخورید و گاهی هم پیروز شوید تا کودک متوجه شود نمی توان همیشه پیروز شد همانطور که همیشه شکست نمی خوریم.
اضافه کردن نظر